تمام برج های مسکونی که تا کنون ساخته شده اند (از ساده ترین فرم های جعبه مانند اواخر قرن نوزدهم تا پبچیده ترین فرم های اوایل قرن بیست و یکم) یک نقطه ضعف مشترک بزرگ دارند. ساکنین این برج ها، آسمان باز را بالای سرشان ندارند، زیرا آپارتمان هایشان حیاط ندارد. این مشخصه مشترک برج های مسکونی تاثیرات روانشناختی منفی فراوانی بر مردم و به ویژه کودکان ساکن این ساختمان ها می گذارد.
از دیدگاه معمارانه، این نقطه ضعف رایج از آنجا ناشی می شود که تقریبا در تمامی برج های مسکونی ساخته شده تا این تاریخ (2012)، کف طبقه ی بالایی سقف طبقه ی پایینی است، بنابراین امکان شکل گیری حیاط برای واحدها وجود ندارد.
طراحی داخلی (Interior Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظور انجام فعالیت های روزمره یعنی زندگی و کار است.
یخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سر پناه و بسیاری از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می بخشد، فضای داخلی آن است. بنابر این می توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار می دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.